بار اول به خاطرخطای ادم ابوالبشر پدرم و حوا مادرم از نهر های شربت و حوری های بهشتی محروم شدم و به خاطر جرمی که مرتکب شده بود مرا مهاجر کره خاکی ساخت .
هرچند که زندگی سخت بود اما بخاطر ژنتیکی که خداوند ارحمن راحمین در وجودم نهاده بود با شرایط زمین خو گرفتم و در اینجا برادرانم خطهای سیاسی ای به اسم مرز ترسیم کردند؛ زمینی که خالق و مالک اش خدا بود خود را مالک ان دانستند.
اما یک بار دیگر پدرم مرتکب خطای شد .
به خاطر فرار از برادر کشی مرا دوباره مهاجر این خطهای سیاسی کرد.
در کره خاکی اما مهاجر؛از حقوق انسانی ام محروم؛
نمی دانم به کدامین گناه مجرمم؟
اری من مهاجرم....
از خاک امده ام به خاک برمی گردم
۶ نظر:
سلام وعرض ارادت
سلامتی شما ارزوی ما
تا سلام دیگر بدورد
tabrik migam belakhere up kardiii.
اقا سلام اقا خیلی نامردی سال تا ماه 12 یادی از ما نمی کنی !؟ اقا دمت گرم ! اقا کجایی ؟ چه می کنی؟ خوبی ؟ خوشی ؟ چه خبر از دانشگاه؟ اون قضیه چی شد؟
یه سر بهم بزن بگو این چند وقته چی شده
همیشه سبز باشی و ارغوانی
سلام آقای علیرضا!
بسیار خوب و عالی بود.خوشحال شدم از آشنائی با شما و وبلاگتان.
موفق باشید
www.qanonmandi.blogfa.com
سلام وعرض اردات
امید که صحتمند باشید
هیجده ما رنجنامه من درفضای سایبری
منتظر نظرات وانتقادات تان هستم.
سلام حاجی
ممنون که سر میزنی و خوشحالم که قلم میزنی
دلمون برات تنگ شده
وای از بابا آدم و .....
اما این نیز بگذرد
ارسال یک نظر